نگاهی به بازار جهانی سنگ - روشان روز | مرکز اطلاعات سنگ ایران
ALT تصویر

نگاهی به بازار جهانی سنگ

نگاهی به بازار جهانی سنگ

نگاهی به بازار جهانی سنگ

مهندس سیامک حاج سید جوادی

آمارهای جهانی سال 2017 بیانگر آن است که میزان مبادلات جهانی سنگ بین 110 کشور حدوداً معادل 17 میلیارد دلار می باشد . کشورهای چین و هندوستان به عنوان غول های نوظهور صادرات سنگ جهان بالا آمده اند و البته در آسیا ویتنام و پاکستان نیز جز کشورهای نوظهور می باشند .

کشورهای لیدر اروپایی در صنعت سنگ و بخصوص کشور ایتالیا کماکان نقش جهانی راهبردی و سنتی خود را در زمینه تکنولوژی  در دست  دارند .

در سالهای اخیر ، پیشرفتهای تکنولوژیکی در این صنعت تنها توانسته است بخشی از تقاضای کیفیتی بازار را جوابگو باشند ، لذا محصولات جایگزین رقابتی مانند سرامیک و سنگ مصنوعی حتی با طرح و نقش و رنگ سنگ طبیعی و در ابعاد اسلب با رشد قابل ملاحظه ای در حرکت هستند گرچه بر مبنای بعد فرهنگی و زیبایی و طبیعی ارزش میانگین سنگ نسبت به این محصولات بیشتر است .

به نظر می رسد جهت افزایش رشد تقاضای سنگ همواره باید روی رشد تکنولوژی  و فرهنگی و زیبایی شناسی  سنگ تمرکز نمود و برای آن تبلیغ و هزینه نمود و این کاری است که باعث افزایش هرچه بیشتر ارزش افزوده سنگ فرآوری شده و قدرت رقابتی آن در بازارهای جهانی نسبت به محصولات رقابتی می باشد . تقریبا هیچ کشوری در جهان نیست که از تجارت بازار جهانی سنگ جدا باشد .

تولید ناخالص جهانی :

در سال 2017 تولید ناخالص جهانی 3.5 درصد رشد میانگین داشته است که بیشترین سهم افزایش رشد مربوط به اقتصاد کشورهای نوظهور (4.5 درصد ) و کشورهای توسعه یافته (2.5 درصد ) است  و کشورهای پیشرو تنها شاهد 2.2 درصد رشد در تولید بوده اند .

کاهش رشد ساخت و ساز در کشورهای پیشرو مانند چین باعث گردیده که رشد ساخت و ساز آنها  به میزان 2 درصد از رشد اقتصاد جهانی کمتر باشد . یکی از کشورهای شاخص در سال 2017 کشور ترکیه است که با توجه به تمام مشکلات موجود دارای رشد قابل توجهی در ساخت و ساز بوده است  .

تراز جهانی ارتباط مستقیم و شدیدی به کشورهای ساخت و ساز کننده دارد . کشورهای چین و امریکا و ژاپن در راس کشورهای پیشرو ساخت و ساز ، فرانسه و آلمان و لهستان در اروپا و روسیه از کشورهای بسیار مهم و تاثیر گذار در بالا بردن تراز جهانی هستند .

درگزارش (ILO)  در سال 2017 تعداد کارگران بخش ساختمان در جهان 4.5 میلیون نفر بوده ، این میزان در سال 2012 (5سال قبل از آن ) 20 میلیون نفر بوده است .

تولید سنگ :

به صورت کلی به واسطه نیروی محرکه کشورهای پیشرو مانند چین و هند ، تولید جهانی سنگ همواره رو به رشد بوده است ، به جز سال 2009 که دلیل آن هم بحران اقتصادی جهانی بوده است .

در سال 2017 تولید ناخالص سنگ با 5 درصد رشد به 310 میلیون تن رسیده است که از این میزان حدودا 160 میلیون تن ضایعات حاصل از استخراج نزدیک به 50% شده و از میزان 150 میلیون تن سنگ کوپ تولید شده به میزان 62 میلیون تن آن ( 41 درصد به نسبت کوپ ) در  فرآوری به ضایعات تبدیل شده  و در نهایت حدوداً 90 میلیون تن سنگ فرآوری شده حاصل گردیده است که به عبارتی میزان درصد بهره وری سنگ فرآوری نسبت به سنگ استخراج شده از معادن حدوداً 29% می باشد و بیش از 71 درصد آن به ضایعات تبدیل می شود . از این مقدار ، بیش از 50 درصد در معادن و 20 درصد آن در بخش فرآوری ضایع می شود .  تمام تلاش تکنولوژی در آن است که این میزان ضایعات کاهش یابد. بدیهی است افزایش نرخ بهره وری سنگ نسبت مستقیمی با افزایش ارزش افزوده سنگ دارد .

در رابطه با میزان تولید سنگ های گروه آهکی و گروه سیلیسی باید گفت که 60 درصد تولید جهانی سنگهای گروه آهکی و 40 درصد گروه سیلیسی می باشد .تولید گرانیت سهم خود را از دست داده است و دلیل اصلی آن افزایش گرایش کشور لیدر و راهبر چین به واردات آهکی است  . البته بحث افزایش تقاضا به سنگ های کوارتزیت جهانی است که دارای تنوع و طرحهای طبیعی زیادی که مشابه به گروه آهکی است و همچنین  مقاومت سنگ های گروه سیلیسی را نیز در بردارد . لذا در آینده شاهد رشد قابل توجهی در این گروه هستیم که آن را نیز مدیون کشور ایتالیا هستیم که این تحول و بازارسازی را ایجاد نموده است .

قاره آسیا با تولید ناخالص 100 میلیون تن سنگ کوپ (65 درصد تولید جهان ) بیشترین سهم تولید ناخالص را به خود اختصاص داده است . اروپا و امریکای لاتین شاهد کاهش تولید بوده اند و آفریقا به واسطه کشور مصر شاهد رشد تولید بوده است . چین، هند و ترکیه 56 درصد تولید ناخالص جهانی را به خود اختصاص داده اند که این میزان در سال 1996 ، 35 درصد بوده است . کشورهای یونان و ایران و پرتقال نیز شاهد بهبود و جایگاه تولید بوده اند که منحصرا مربوط به بازار کشور چین می باشد .

تبادلات جهانی :

تبادلات جهانی کوپ ماربل با 26 درصد افزایش نسبت به سال قبل به 15.5 میلیون تن رسیده است . در حالیکه تبادلات جهانی گرانیت با 13.9 درصد  نسبت به سال قبل به 15.6 میلیون تن رسیده است . به طور کل تبادلات جهانی کوپ ماربل در سال 2017 نسبت به سال قبل با افزایش 5 میلیون تن ،  از 26 میلیون تن به 31 میلیون تن رسیده است .

تبادلات جهانی سنگ فرآوری شده نسبت به سنگ کوپ تغییرات کمتری داشته است . در بخش محصولات فرآوری شده ساده با 4.2 میلیون تن نسبت به سال قبل فقط 13درصد رشد داشته است ، در بخش محصولات فرآوری شده نهایی با ارزش افزوده بالا شاهد کاهش تبادلات جهانی به میزان 3.2 درصد و رسیدن به حجم 21.5 میلیون تن هستیم . در بخش اسلیت فرآوری شده 1.2 میلیون تن در سال ، تغییر آنچنانی نداشته است .

درمجموع تبادلات جهانی فرآوری شده با 26.9 میلیون تن کمتر از یک درصد رشد را نشان می دهد . این جمع تقریبا معادل با 8.37 میلیون متر مربع می باشد که 60 درصد آن محصول فرآوری شده نهایی است . جمع کل تبادلات دو سمت کوپ و فرآوری شده 57.9 میلیون تن می باشد .

درصوتی که میزان درصد ضایعات فراوری را 41 درصد در نظر بگیریم با این احتساب می توان گفت از 152 میلون تن سنگ کوپ استخراج شده در جهان در سال 2017 تقریبا به میزان 94 میلیون تن حدودا 62 درصد آن در داخل کشورهای مرجع تولید کننده ، مصرف گردیده و 31 میلیون تن آن (حدودا 20 درصد ) آن به صورت کوپ در بازارهای جهانی تبادل گردیده و 27 میلیون تن آن ( حدود 18 درصد ) به صورت فرآوری شده ساده و نهایی در تبادلات جهانی به کار رفته است .

تبادلات جهانی دارای تغییرات قابل ملاحظه ای است ، علاوه بر آنکه حجم تبادلات محصولات کوپ نسبت به فرآوری شده همواره رو به افزایش بوده  ، همچنین شتاب افزایشی در مبادلات کوپ آهکی نسبت به گرانیتی بسیار بیشتر بوده است که این امر بیانگر نسبت مستقیم تغییرات شتاب ، رشد یا کاهش ،  با سلیقه بازار است .

رکود در تبادلات فرآوری شده نهایی ، بیانگر تمایل کمتر وارد کنندگان به آن است و اینکه ترجیح می دهند درسرمایه گذاری ورودی بخش تکنولوژی و فرآوری انجام دهندو آن را افزایش دهند به عبارتی کسب بیشتر ارزش افزوده سنگ .

تحرکات جهانی:

صادرات اروپا 10.9 میلیون تن می باشد در حالی که واردات آن 9.9 میلیون تن بوده است ، ایتالیا ، اسپانیا ، پرتغال و یونان به ترتیب صادرکنندگان اول هستند از طرفی آلمان ، فرانسه ، انگلستان و ایتالیا به ترتیب واردکنندگان عمده هستند .

در بخش خارج از اتحادیه اروپا کل صادرات 0.8 میلیون تن بوده است و واردات آن   1.6 میلیون تن می باشد . کشورهای نروژ و  مقدونیه اولین صادرکنندگان و سوییس و روسیه اولین و دومین واردکنندگان هستند .

کشورهای خارج از اروپا 39.3 میلیون تن خروجی داشته اند که بیانگر افزایش 9 درصد است ، در سال 2017 هند صادراتش نسبت به چین پیشی گرفته و ترکیه سومین صادرکننده سنگ جهان پس از چین و هند است . هندوستان با 21 درصد رشد نسبت به سال قبل رشد چشمگیری داشته است و از طرفی برزیل نیز با کاهش شدید صادرات مواجه شده است .

خارج از اتحادیه اروپا 27.6 میلیون تن کشورهای چین و سپس امریکا و کره جنوبی از بزرگترین وارد کنندگان هستند. چین با افزایش 2.5 میلیون تن واردات به سقف 14.7 میلیون تن رسیده است و امریکا با افزایش 20 درصد و کره جنوبی با افزایش حدودا 10 درصدی کماکان در مرتبه دوم و سوم قرار دارند .کره جنوبی در دو سال متوالی جمعا 33 درصد افزایش واردات داشته است که عمدتا از کشور چین بوده است.  

با توجه به حجم کل تبادلات جهانی 58 میلیون تن ، آسیا با 67 درصد ( دو سوم ) صادرات مهمترین قاره می باشد که از طرفی 50 درصد واردات جهانی را نیز به خود تخصیص داده است .

قاره اروپا پس از آسیا هم در صادرات و هم در واردات دوم می باشد . لازم به ذکر است که سهم بازار اروپا در سایر کشورها کماکان رو به کاهش است .

پویایی روند بهبود در نقاط قوت :

تبادلات جهانی کوپ با رسیدن به رقم 31 میلیون و افزایش 5.1 میلیون تن سنگ کوپ در طی سی سال گذشته بالاترین رکورد را داشته است . لازم به ذکر است که شتاب افزایشی تبادلات ماربل به گرانیت بیشتر بوده و حجم تبادلات کوپ ماربل نیز یک میلیون تن بیشتر بوده لذا تقاضای کوپ ماربل دارای شتاب افزایشی و تقاضای بالا در بازارهای جهانی است .

در سال 2010 نیز با توجه به سیاست های جهانی در نظر گرفته شده ، همچنین رکود و بحران اقتصادی سال 2009 افزایش مشابهی نسبت به این شتاب در صنعت سنگ دیده شد. در بخش فرآوری تبادلات فرآوری شده ، ماربل 500 هزار تن افزایش داشته در حالی که تبادلات فرآوری شده گرانیت 700 هزار تن کاهش داشته است ، در کل در سال 2017 شاهد کاهش تبادلات سنگ فرآوری شده به میزان 300 هزار تن هستیم . به طور کلی  در سال 2017 با 58 میلیون تن تبادلات تجاری با 8 درصد رشد نسبت به سال قبل شاهد افزایش چشمگیری بوده ایم که بیانگر رونق صنعت سنگ بخصوص در بخش سنگ های کوپ و فرآوری شده ی آهکی یا ماربل است .

تبادلات کوپ 18 درصد رشد داشته است در بخش بلوک ماربل رشدی معادل با 23 درصد داشته ایم ، لازم به ذکر است که در طی 30 سال گذشته تبادلات جهانی بلوک به 6 برابر رسیده است و از 5 میلیون تن به 31 میلیون تن رسیده است ، و صد البته در بخش بلوک ماربل نزدیک به 15.5 برابر شده است و از کمتر از یک میلیون تن به 15.5 میلیون تن رسیده است . در حالی که بلوک گرانیت از 4 میلیون تن به 15.5 میلیون تن رسیده که کمتر از 4 برابر می باشد . و این تاکید مجددی بر اینده خوب و رشد بازار بلوک ماربل در سالهای آتی است .

در سال 2017 بزرگترین صادرکنندگان سنگ کشورهای هند ، چین ، ترکیه ، ایتالیا برزیل ، اسپانیا ، پرتغال ، یونان و ایران هستند.

نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ
نگاهی به بازار جهانی سنگ

باتوجه به آمارهای فوق الذکر کشورهای هدف برای صادرات کوپ   در خاور دور ، چین و تایوان و هنگ کنگ   در آسیای میانه، لبنان  در اروپا ، یونان و آلمان و سوییس و اسپانیا و فرانسه و ایتالیا می باشند . لذا جهت معدنداران ایرانی حضور در نمایشگاه های کشورهای مربوطه دارای اولویت زیادی هستند و از طرفی جهت صادرکنندگان سنگ فرآوری شده ساده ایران کشورهای آلمان ، فرانسه ، هلند ، بلژیک ، نروژ ، اتریش ، سوییس ، دانمارک ، سوئدو ایتالیا و همچنین ژاپن و تایوان در خاوردور هستند و در زمینه صادرات سنگ های فرآوری شده نهایی کشورهای امریکا ، کره جنوبی ، عربستان ، آلمان ، ژاپن ، بلژیک ، فرانسه ، ایتالیا ، هلند ، چین و هنگ کنگ هستند .

گردش مالی و رقابت جهانی 2017

از لحاظ ارزش ، مبادلات جهانی نسبت به سال قبل به میزان نیم میلیون دلار کاهش داشته است و از 21.105 میلیون دلار به 20.595 میلیون دلار رسیده است .

جدول صادرات از لحاظ ارزش به میلیارد دلار 2017

نگاهی به بازار جهانی سنگ

چین با یک میلیارد و یکصد و هشتاد میلیون دلار ، کاهش صادرات داشته است درحالیکه ترکیه 244 میلیون دلار افزایش صادرات داشته است ، هندوستان 120 میلیون دلار افزایش صادرات داشته و برزیل و اسپانیا با کاهش مواجه بوده اند .

از جمع کل 20.6 میلیارد دلار تبادلات جهانی ، بیشترین سهم معادل با 14.9 میلیارد دلار نزدیک  به 73 درصد  آن متعلق به سنگ فرآوری شده نهایی ، 2.7 میلیارد دلار  ،13 درصد مربوط به کوپ ماربل ، 1.7 میلیارد دلار 8 درصد کوپ گرانیت ، 560 میلیون دلار 2.7 درصد و 750 میلیون دلار اسلیت 3.6 درصد بوده است .

کشور ترکیه با 1.1 میلیارد دلار بیشترین صادرات کوپ ماربل و هندوستان با 812 میلیون دلار بیشترین صادرات کوپ گرانیت ، چین با 266 میلیون دلار بیشترین صادرات فرآوری شده ساده و با 5.15 میلیارد دلار بزرگترین صادرکننده فرآوری شده نهایی سنگ می باشد . اسپانیا با صادرات 291 میلیون دلار اسلیت بزرگترین صادرکننده اسلیت جهان شناخته شده است .

کشورهای زیر در مرتبه دوم صادرکنندگان است

  • کوپ ماربل ایتالیا با 453 میلیون دلار
  • کوپ گرانیت برزیل با 177 میلیون دلار
  • فرآوری شده ساده پرتغال با 46.7 میلیون دلار
  • فرآوری شده نهایی ایتالیا با 1.65 میلیارد دلار
  • اسلیت چین با 158 میلیون دلار

گردشهای مالی بیانگر آنست که علیرغم رشد پرشتاب صادرات جهانی 5+ میلیون تن و افزایش تولید کوپ 7+ میلیون تن شاهدکاهش قابل توجه در حجم مالی مبادلات جهانی هستیم که 2.4 درصد بوده است .

درطی دو سال آخر ( 9 درصد سال 2016 و 11.5 درصد سال 2017 ) جمعا 20درصد شاهد رشد حجمی تبادلات جهانی بوده ایم ولیکن ارزش کلی تبادلات جهانی در سالهای اخیر رو به کاهش بوده است . در سال 2001 (17 سال پیش ) گردش مالی 4 برابر شده است ولیکن در سه سال اخیر شاهد کاهش آن شده ایم ، گردش تبادلات جهانی در سال 2001 معادل با 5.3 میلیارد دلار بوده است . در سال 2013 به بالاترین رقم رکورد خود معادل با 22.8 میلیارد دلار رسیده و در سه سال اخیر با کاهش حجم ارزی به 20.5 میلیارد دلار رسیده است .

جدول کشورهای برتر کسب سهم ارزی تبادلات جهانی سنگ سال 2017

نگاهی به بازار جهانی سنگ

بیش از 68% حجم مالی مبادلات جهانی سنگ به 7 کشور جهان تعلق دارد . چین با وجود کاهش قابل ملاحظه یک میلیارد و یکصد و هشتاد میلیون تومان کماکان اولین کشور در کسب گردش مالی مبادلات جهانی است .

کشور ایتالیا بالاترین قیمت گذاری صادراتی را برای محصولات فرآوری شده نهایی داشته است که میانگین 72 دلار در متر مربع است و نسبت به سال قبل 60 درصد رشد مالی در مبادلات داشته است . با وجود کاهش 140 هزار تنی مبادلات جهانی ولیکن در رشد واحد فروش برتر بوده است . این به معنای رکوردی در خلق ارزش افزوده به لحاظ ارائه تنوع کیفیت و تکنولوژی تولید برتری خود را در بازارهای جهانی به اثبات رسانیده است . از طرف دیگر لازم به ذکر است که ارزش تولید محصولات کف و معمولی آن با محصولات پیچیده و ویژه با خلاقیت قابل ملاحظه نیست .

در مقایسه با ایتالیا کشور ترکیه با افزایش 200 هزار تن مبادلات جهانی در محصولات فرآوری شده نهایی کماکان حجم مالی صادرات خود را نتوانسته افزایش دهد ، از 924 هزار دلار به 927 هزار دلار رسیده ، مضافا که 200 هزار تن نیز بیشتر سنگ ارسال نموده و حدودا 2 دلار بر متر مربع کاهش میانگین قیمت فروش داشته است و از 24.4 دلار بر متر مربع به 22.7 دلار بر متر مربع رسیده است که کمتر از یک سوم قیمت فروش ایتالیاست .

لذا توجه به حجم وزنی تبادلات بدون در نظر گرفتن حجم ارزشی آنها و قیمت میانگین واحد آن و میزان ارزش افزوده تحلیل درستی را به دست نخواهد داد .

جدول افزایش و یا کاهش میانگین قیمت های فروش صادرکنندگان برتر در سال 2017 نسبت به سال 2016 به دلار

  • چین 7 دلار کاهش
  • اسپانیا 15 دلار کاهش
  • فرانسه 2 دلار کاهش
  • ایتالیا 4 دلار بر مترمربع افزایش
  • آلمان 3 دلار برمترمربع افزایش
  • یونان 2 دلار بر مترمربع کاهش  
  • برزیل 1 دلار بر متر مربع افزایش
  • بلژیک 3 دلار بر مترمربع افزایش

در سال 2017 قیمت میانگین تبادلات جهانی سنگ های فرآوری شده نهایی از 36.5 دلار به 33 دلار رسیده است.

نگاهی به بازارهای جهانی سنگ

ایتالیا

این کشور به واسطه پیشینه خود در صنعت سنگ هم از لحاظ کیفیت و هم پتانسیل تکنولوژی برتر به عنوان مدل مرجع شناخته می شود ، شرایط عملیاتی برای همه کشورها یکسان نیست .

موقعیت جغرافیایی

امکانات زیر ساختی

ظرفیت ارزیابی منابع

میزان گرایش وسرمایه گذاری

صلاحیت حرفه ای و تخصصی

سیاست های مختلف کشورها وسائل ژئوپولینیکی

مرزها و تعرفه های گمرکی

ایتالیا با دارا بودن  ظرفیت تولید بالا ، کیفیت بالا ، تکنولوژی پیشرفته و پیشتاز روز و موجودی انبارهای زیاد ،  معماری پیشرفته و طراحی برتر و فرهنگ سازی سنگی مزیت نسبی و پتانسیل بالایی را در صف سنگ جهان به خود اختصاص داده است .

باتوجه به آنکه از سال 1997 تا 2017 در طی 20 سال صادرات بلوک از حدودا 600 هزار تن به 1.4 میلیون تن رسیده است در حالی که صادرات فرآوری شده از 2.7 میلین تن به 1. میلیون تن رسیده ( نصف شده ) بیانگر تمایل کشورهای خریدار به خرید سنگ بلوک و فرآوری آن در کشورهای خود و توسعه واحدهای فرآوری داخلیشان می باشد  .

بزرگترین خریداران سنگ بلوک ایتالیا کشورهای لیدر و رهبر ، چین و هندوستان هستند  که نزدیک به 70 درصد را به خود تخصیص داده اندو  از لحاظ ارزی هم نزدیک به همان 70 درصد می باشد . از لحاظ قیمت فروش سنگ های فرآوری شده از سال 2000 که 36.5 یورو بر متر مربع بوده به 61 یورو بر متر مربع در سال 2017 رسیده است ، البته لازم به ذکر است این قیمت میانگین کل است

قیمت صادرات ایتالیا به کشورهای انگلیس ، روسیه ، امریکا و کانادا به بالاتر از یکصد دلار می رسد . بالاترین قیمت صادرات فرآوری شده ایتالیا به انگلستان بوده که 140 دلار متر مربع می باشد و سپس 135 دلار به امریکا ، 134 دلار به روسیه ، و 107 دلار به کانادا می باشد .

جالب است که صادرات فرآوری شده ایتالیا در طی 17 سال از لحاظ حجمی نصف گردیده ولی از لحاظ ارزشی از 1.67 بیلیون یورو به 1.46 بیلیون یورو رسیده است و این کسری را با افزایش ارزش افزوده و قیمت فروش جبران نموده است .

واردات ایتالیا

در زمینه واردات ایتالیا با کاهش 140 هزار تن ( 12.5 درصد کاهش ) داشته که روند منفی قویتری نسبت به سالهای قبل دارد . در طی ده سال از سال 2007 که بالاترین رقم واردات را داشته که معادل 2.6  میلیون تن بوده است به طور میانگین هر ساله 6 درصد کاهش واردات داشته است و در مقایسه با 20 سال پیش به کمتر از نصف رسیده است . با مشاهده تفکیکی واردات بلوک ،  بیشترین درصد کاهش  را واردات بلوک گرانیت و کوارتزیت داشته است که از 1.7 میلیون تن در سال 1997 به 0.5 میلیون تن در سال 2017 رسیده است و از طرفی واردات فرآوری شده آن در طی 20 سال از 118 هزار تن به 258 هزار تن رسیده است که نشانه رشدی بیش از 2 برابر است .

به عبارت کلی واردات کوپ گرانیت ایتالیا به یک سوم رسیده در حالی که واردات فرآوری شده آن به دو برابر رسیده است .

چین یک رکورد نسبی

در سال 2017 چین باز هم شاهد کاهش صادرات بوده است . در طی سه سال اخیر چین جمعا 2 میلیون تن از حجم صادراتش کاهش یافته و حدودا 2 میلیارد دلار ار ارزش صادرات سنگش را از دست داده است .

در سال 2017 ، 82 هزار تن کوپ ماربل ، 387 هزار تن کوپ گرانیت ، 1.3 میلیون تن صادرات محصولات و فرآوری شده ی ساده  اولیه و 9.1 میلیون تن محصولات فرآوری شده نهایی داشته و 387 هزار تن اسلیت صادر نموده است .

بیشترین میزان کاهش صادرات چین نسبت به سال قبل مربوط به صادرات کوپ گرانیت بوده است که از 1.1 میلیون تن به 387 میلیون تن رسیده است . میانگین قیمت واردات کوپ ماربل چین 213 دلار بر تن و گرانیت 83 دلار بر تن ، سنگ اسلیت 410 دلار بر تن بوده و فرآوری شده نهایی 47 دلار بر متر مربع و محصولات اولیه سنگی 199 دلار بر متر مربع بوده است . میانگین قیمت کل صادرات سنگ چین 496 دلار بر تن بوده است و میانگین قیمت فروش به متر مربع 41 دلار می باشد .

واردات چین در سال 2017

واردات کوپ ماربل 8.6 میلیون تن ، گرانیت 5.97 میلیون تن ، و واردات سنگ فرآوری شده نهایی آن 143 هزار تن بوده است که به نسبت سال قبل به میزان 18.6 درصد افزایش واردات داشته است .

تراز تجاری واردات و صادرات چین مثبت است : 2.88 + میلیارد دلار

بیشترین صادرات سنگ کوپ چین از سال 1994 تا سال 2017 در سال 2014 بوده که به 2.2 میلیون تن سنگ بلوک یا کوپ رسیده در حالی که در سال 2017 به 387 هزار تن رسیده است . این بیانگر سیاست استراتژیک چین و یا کاهش تقاضای بازار جهانی و همچنین رقابت هندوستان در کسب سهم قابل توجهی از بازار گرانیت چین است .

در سال 2017 شاهد افزایش تقاضای تبادلات تجاری به میزان نزدیک به 2 میلیون تن بوده ایم و از 13.7 میلیون تن به 15.5 میلیون تن رسیده است و این دلیل افزایش تقاضای بازار می باشد . در این دوسال کشور هندوستان از سال 2016 به میزان 7.2 میلیون تن صادرات کوپ گرانیت داشته که به 8.9 میلیون تن رسیده یعنی 1.7 میلیون تن افزایش به عبارتی می توان گفت هندوستان سهم وسیعی از بازار را از دست داده ، چین را کسب کرده و به خود تخصیص داده است .

یکی از دلایل اصلی این امکان تولید و مصرف داخلی بالای چین بوده است علاوه برآن چین واردات کوپ گرانیت را از جهان از 5.1 میلیون تن به 5.9 میلیون تن افزایش داده به عبارتی 700 هزار تن واردات افزایش داده و 800 هزار تن صادرات کوپ گرانیت را کاهش داده و این به معنای بالا رفتن تقاضای مصرف داخلی کشور چین به میزان 1.5 میلیون تن کوپ گرانیت می باشد .

به عبارت دیگر به طور خلاصه می توان گفت تصور بحران در صنعت سنگ چین ساده لوحانه است ، بازار داخلی آن به اندازه ای قوی است که تا حدودی صادرات به خارج از کشور را تحت تاثیر قرار داده است .

مقایسه صادرات سنگ بلوک چین نسبت به فرآوری شده حدودا 4 درصد به 96 درصد است که بیانگر قدرت و صادرات مطلق چین در صادراتش با ارزش افزوده است . در نهایت بازار داخلی چین به میزان 2 میلیارد دلار سهم از دست داده چین از بازارهای جهانی را به خود تخصیص داده است .

صادرات سنگ فرآوری شده چین از 37 دلار به 30 دلار بر مترمربع رسیده است در حالی که در سال 2015 معادل با 41.7 دلار بر متر مربع بوده است ، لازم به ذکر است که قیمت میانگین صادرات و فرآوری شده چین از سال 1994 از 21.2 دلار بر متر مربع تا 41.7 دلار برمتر مربع در سال 2015 افزایش داشته و سپس به صورت کاهش استراتژیک تا 30 دلار در سال 2017 کاهش داشته است . به عبارتی دیگر استراتژی چین آن است که صادراتش را که مشتریان تولیدات کنونی اش هستند حفظ کند و سیاست افزایش قیمت و درآمد در اولویت بعدی است .

بیشترین قیمت صادرات فرآوری شده نهایی چین به امریکا با 55 دلار برمتر مربع و سپس ژاپن با 44 دلار هرمترمربع به امارات عربی 36.7 دلار ، هنگ کنگ 33.9 دلار ، ویتنام 33.5 دلار وتایوان 32.5 دلار برمتر مربع بوده است.

پایین ترین قیمت های چین در آلمان با 14.5 دلار ، بلژیک 17.5 دلار و هلند با 19 دلار برمترمربع بوده است . قیمت کره جنوبی 23 دلار برمترمربع بوده است . بیشترین حجم صادرات چین با 27% حجمی و 20% ارزشی به کره جنوبی و سپس با 6.5% ارزش حجمی و 11.7% ارزشی به امریکا بوده است .

متوسط قیمت واردات چین در کوپ ماربل 542 دلار برمترمکعب یا 200 دلار برتن می باشد که در سال 1994 معادل با 686 دلار بوده است به عبارتی 27 درصد بالاتر از قیمت خرید امروز .

درکوپ گرانیت 447 دلار برمتر مکعب یا 166 دلار برتن می باشد که این قیمت در سال 94 معادل با 840 دلار برمتر مکعب یا 310 دلار برتن حدودا دوبرابر بوده است . تغییرات کاهش قیمت خرید تا میزان 50 درصد نسبت به گرانیت و 27 درصد نسبت به کوپ ماربل بیانگر افزایش تنوع محصولات در بازار جهانی ، قدرت چانه زنی و ظرفیت ارزیابی و شناسایی محصولات توسط کارشناسان چینی است .

اختلاف قیمت فروش و صادرات چین در بازارهای مختلف اولاً رفتار متناقضی را از بازارهای کشورهای اروپای مرکزی در تمایل به واردات بسیار ارزان  نشان می دهد ، چین کماکان بزرگترین بازار سنگ جهان است ، با سهم بیش از 25 درصد یک چهارم حجم تبادلات جهانی همواره بازار صادراتی چین به بیش از 200 کشور در سراسر جهان اهمیت بی نظیری دارد .

در تولیدات ماربل با بررسی جزییات درمی یابیم که واردات کوپ ماربل از ترکیه بالاترین و عمده ترین سهم را دارد ، ترکیه با تقریبا 950 میلیون دلار و افزایش حدوداً 55%  واردات چین را به خود تخصیص می دهد . ایتالیا با 185 میلیون دلار 10.7 درصد و ایران با 144 میلیون دلار 8.3 درصد را به خود اختصاص داده اند ، کل واردات کشور چین 1.7 میلیارد دلار بوده است .

میانگین قیمت صادرات ایران به چین با 829 هزار تن در سال 2017 با مبلغ 174 دلار برتن بوده و ترکیه با 4.3 میلیون تن حدودا 4 برابر ایران تقریبا 210 دلار بر تن بوده است ، تقریبا قیمت صادرات ترکیه به چین 20 درصد بالاتر از ایران بوده است . بازار واردات گرانیت چین را هندوستان با 75 درصد در اختیار دارد و پس از آن برزیل و سپس نروژ و پرتغال قرار دارند .

کشورهای ترکیه در تامین کوپ ماربل و هند در تامین کوپ گرانیت چین در اولویت و اهمیت خاص قرار دارند .

سال تولید کوپ

چین
واردات کوپ ماربلواردات کوپ گرانیتجمع کل پتانسیلصادرات کوپصادرات کوپ گرانیتجمع کل الباقی
201749 میلیون تن8.565.9663.520.08338763.05
201646 میلیون تن7.185.16258.340.0761.10757.159
سالخالص بریده شدهواردات بریده شدهصادرات بریدهمانده بریده شده
201725.830.15110.85515.128
201623.430.4810.41913.059

به عبارتی 2.069 میلیون تن سنگ فرآوری شده افزایش مصرف داخلی چین بوده است .

نتیجه :


صنعت سنگ صنعتی است که میزان کل تبادلات جهان آن قریب به 20 میلیارد دلار است و صنعتی است که مستقیما وابستگی به صنعت ساختمان سازی دارد ، بدیهی است ساختمان سازی نیز ارتباط مستقیم با شکوفایی و رشد اقتصادی دارد و لذا در کشورهایی که در شرایط رشد اقتصادی و رشد تولید ناخالص قراردارند ارتباط مستقیم داشته و برعکس ، در کشورهایی که نرخ رشد تولید ناخالص آنها منفی و یا پایین باشد در شرایط رکود و یا بحران قرار می گیرد.

در این میان کشورهایی مانند چین و هندوستان که به کشورهای نوظهور معروف هستتند و نرخ رشد و تولید ناخالص آنها به بالاتر از 4.5 درصد رسیده از نرخ رشد تولید ناخالص جهانی که 3.5 درصد بوده بالاتر قرارگرفته اند در بالاترین تمرکز رشد ساختمان سازی و مصرف و سنگ قرار می گیرند و این در حالی است که نرخ رشد مربوطه در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته مانند اروپا نزدیک به 2.5 درصد است که از نرخ رشد جهانی پایین تر قرار گرفته است . لذا نادیده گرفتن این دو کشور نوظهور ( هندوستان و چین ) در صنعت سنگ چه  به عنوان بازارهای مصرف بزرگ ساختمان سازی و مصرف و چه به عنوان رقبای همزمان در بازارهای جهانی ، در تعیین و برنامه ریزی استراتژی های سنگ در کشورهایی که پتانسیل و مزیت نسبی دارند همانند ایران اشتباهی نابخشودنی و غیر قابل جبران است .

از طرف دیگر تولید و استخراج سنگ در جهان دارای رشدی معادل با 5 دصد بود که خود نشاندهنده خروج از رکود سالهای 2009 و شرایط با ثبات تری جهت سرمایه گذاری است . آمارهای تولید جهانی سنگ بیانگر آنست که در سال 2017 بیش از 310 میلیون تن سنگ از معادن مختلف جهان تولید شده که از این میزان حدود بالای 50 درصد (160 میلیون تن ) در مرحله ی استخراج به ضایعات تبدیل شده و بیش از 60 میلیون تن دیگر (20 درصد ) در مرحله ی برش و فرآوری به ضایعات تبدیل شده است . به عبارتی بیش از 70 درصد سنگ استخراج شده ضایع می شودتا 30 درصد الباقی و نهایی قابل استفاده باشد ، تمام تلاش صنعت وتکنولوژی در جهت کاهش این درصد ضایعات و همچنین کاربرد هرچه بیشتر از ضایعات حاصل از مراحل مختلف استخراج و تولید و فرآوری است .

ایران که دارای تولیدی معادل با 9 تا 10 میلیون تن حدودا 10 درصد تولیدکوپ استخراج شده جهانی (90 میلیون تن) را دارد جزو کشورهای شاخص در تولید سنگ و همچنین تنوع ذخایر قرار دارد و بدیهی است که با شرایط فوق این صنعت می بایست جزو صنایع با اولویت قرار گرفته و بیشتر مورد توجه و دقت برنامه ریزان استراتژیک و مسئولین ذیربط قرار گیرد چه از لحاظ کنترل کاهش ضایعات و حداقل رسیدن به استانداردهای جهانی و چه از لحاظ تولید جهت مصرف بزرگ داخلی بالای 7 میلیون تن در سال و بازارهای جهانی  جهت کسب بیشترین ارزش افزوده و منابع ارزی حاصل از صادرات آن .

در این میان تحقیق و بررسی  رشد کشورهای چین ، هندوستان ، ترکیه ، ایتالیا، یونان ، اسپانیا ، پرتغال و مصر به صورت مداوم و پی در پی بسیار حائز اهمیت می باشد ، چرا که با شناسایی استراتژی ها  وبرنامه ریزی های به کار رفته در این کشورها و نقاط قوت و ضعفشان و همچنین تغییرات و تحولات بازار حداقل در طی 30 سال گذشته می توان به روند تغییرات بازار نیز دست یافت و در نهایت تهیه یک برنامه جامع استراتژیک جهت صنعت سنگ ایران از دیدگاه اقتصادی خرد و کلان و همچنین بعد داخلی و تبادلات جهانی با به کار بردن نقاط قوت و همچنین کاهش و بهینه سازی در جهت رفع نقاط ضعف و یا کم اثر نمودن آنها عمل نمود و صنعت سنگ کشور را به مرحله ای از رشد رسانید که هم در شرایط بهینه بتواند بازوی قوی در خدمت صنعت ساختمان سازی کشور باشد و هم از بعد تبادلات جهانی در جایگاه مناسبی که می بایست قرار گیرد.

در صورتی که حداقل ها را در نظر داشته باشیم بدون توجه به مزیت های بسیار فراوان سنگ ایران ، با توجه به حجم تبادلات جهانی بیش از 15.5 میلیون تن در سال در زمینه سنگ کوپ و 21.5 میلیون سنگ سنگ فرآوری شده ، و با در نظر گرفتن به آنکه ایران ده درصد تولید جهانی را به خود اختصاص می دهد لذا حداقل شرایط آنست که ده درصد تبادلات جهانی کوپ (1.5 میلیون تن در سال ) و فرآوری شده ( 2 میلیون تن در سال ) را در اختیار داشته باشد و با در نظر گرفتن میانگین قیمت ، 120 دلار بر تن جهت کوپ و 30 دلار بر متر مربع جهت سنگ فرآوری شده دستیابی به رقمی معادل با 900 میلیون دلار تا یک میلیارد دلار در سال بسیار منطقی و پذیرفته شده است .

از دیدگاه دیگر روند رشد تقاضای سنگ های گروه آهکی و کاهش تقاضای سنگ های گرانیت در بازار های جهان که بصورت پیوسته در طی چندین سال در آمارها مشاهده شده و با در نظر گرفتن اینکه ایران از لحاظ ذخایر سنگ های گروه آهکی در مزیت مطلق قرار گرفته و اولین کشور دنیا می باشد این امر بیانگر آنست که صنعت سنگ ایران ، در صورت مدیریت صحیح پتانسیل بسیار بالاو آینده ای بسیار درخشان خواهد بود .

تغییرات تبادلات جهانی از نظر تمایلات هرچه بیشتر به خرید سنگ کوپ و یا فرآوری شده ساده و کاهش هرچه بیشتر فرآوری شده نهایی ، زنگ خطری است که هم آگاهی دهنده در جهت سرعت دادن هرچه بیشتر به تجهیز و رشد تکنولوژیک در صنعت سنگ ایران و ارتقا کیفیت استخراج و فرآوری و دستیابی به تکنولوژی های نسل جدید و همچنین کسب  بازارهای مصرف و تقاضای جهانی که تقاضای خرید سنگ فرآوری شده نهایی دارند مانند ژاپن ، کره جنوبی ، امریکا ، بخشی از اروپا و کشورهای عربی می باشد . در بازارهای جهانی بازار اروپا با واردات 10 میلیون تن در سال بسیار حائز اهمیت می باشد که در این میان کشورهای آلمان ، فرانسه ، هلند ، بلژیک ، اسپانیا ، سوییس ، نروژ ، فنلاند ، اتریش و دانمارک بسیار حائز اهمیت هستند. در بازارهای آسیا صادرات به دو کشور لیدر نوظهور ، چین و هندوستان ، بسیار حائز اهمیت می باشد . در این بازار دو کشور شاخص کره جنوبی و ژاپن به عنوان بازارهای بزرگ مصرف در اولویت هستند خصوصا کشور کره جنوبی که در دوسال متوالی جمعاً 33 درصد افزایش واردات سنگ دانسته است .  نکته بسیار مهم و حائز اهمیت آنست که صرف انجام صادرات و مشاهده حجم تناژ صادرات بدون توجه به حجم ارزی و ارزشی آن ، دیدگاهی بسیار غلط است ، به عنوان مثال کشور ترکیه سنگ های فرآوری شده خود را با کاهش 2 دلار برمترمربع نسبت به سال قبل با میانگین 22 دلار بر مترمربع می فروشد در حالی که حجم صادراتش نسبت به سال قبل بالای ده درصد افزایش داشته ولیکن حجم ارزشی صادراتش ثابت باقی مانده است و این در حالی است که کشور لیدر دیگری مانند ایتالیا با میانگین 72 دلار بر مترمربع و افزایش 4.5 دلاری نسبت به سال گذشته با قیمتی معادل با 3 تا 3.5 برابر ترکیه محصولات خود را به بازارهای جهانی عرضه می نماید ، بررسی و شناسایی علل این اختلاف قیمت می تواند الگو راهکاری برای برنامه ریزی استراتژیک آینده صنعت باشد . صرف صادرات گرانیت فرآوری شده به قیمتهای نازل زیر 7 تا 8 دلار بر مترمربع به ترکیه و یا سنگ های مرمریت و ماربل در حد 5 دلار به مترمربع به عراق را نمی توان با قیمت های میانگین صادرات جهانی که در چین به طور میانگین 30 دلار می باشد مقایسه نمود .

نزدیک به 70 درصد حجم ارزی تبادلات جهانی سنگ توسط 7 کشور انجام می شود که شامل چین ، ایتالیا ، ترکیه ، هند ، برزیل ، اسپانیا و پرتغال هستند ، بررسی قیمت های فروش و سیاستگذاریهای آنها در کسب و حفظ بازارها بسیار حائز اهمیت است و با تشخیص نقاط قوت و ضعف باید در جهت ورود و کسب سهم بیشتری از بازار جهانی هم از لحاظ حجم ارزشی و هم از لحاظ حجم تناژی تبادلات قرار بگیریم . سیاست قیمت گذاری و کسب بازار و حفظ بازار چین نیز بسیار قابل مشاهده است دربازارهایی مانند آلمان و بعضی از کشورهای اروپایی با نازلترین قیمت 14 دلار بر مترمربع حضور دارد و در بازارهای خاص دیگر مانند امریکا 55 دلار می باشد ، این کشوری است که در طی 20 سال قیمت میانگین صادراتش را از 21.5 دلار بر مترمربع در سال 1994 به 41 دلار در سال 2015 رسانیده دلایل و سیستم هایی که باعث این رشد گردیده است بسیار قابل بررسی و حائز اهمیت است ، این در حالی است که ترکیه میانگین قیمت فروشش در برابری با قیمت های 20 سال پیش کشور چین می باشد به دلایل فرآوانی در نظر گرفتن کشور ترکیه به صورت مطلق جهت الگوی صادرات کاری بسیار اشتباه می باشد .

بدیهی است در شرایط فعلی با وجود محدودیت ذخایر کشور ترکیه در جهت کسب منابع و ذخایر متنوع تر جهت خروج از محدودیت های ذخایر داخلی و همچنین دستیابی به ذخایر و منابع ارزانتر جهت افزایش و کسب درآمد بیشتر با توجه به پایین ترین قیمت هایش در بازارهای جهانی . یقینا کشور ایران که بزرگترین ذخایر متنوع جهان را در زمیه سنگ های آهکی که بالای 98 درصد واحدهای فرآوری ترکیه از گروه آهکی می باشند و پایین بودن قیمت های صادرات و فروش به دلایل محدودیت های تحریم های اقتصادی و مالی و کاهش شدید ارزش پول ایران وعدم مدیریت جامع و صحیح کارآزموده در صنعت سنگ ایران ، استفاده از این چشمه ناب و ارزان و سهل الوصول ایران در بیشترین اولویت قرار گرفته و در جهت مشارکت یا خرید معادن ایران و یا خرید ارزان قیمت کوپ از معادن ایران با کمک عوامل و نیروهای انسانی ارزان قیمت ، شتاب نماید کما اینکه آثار آن در نمایشگاه ازمیر امسال کاملاً مشهود بود.

از طرف دیگر با توجه به دستیابی به منابع و کارخانجات متعدد گرانیت کشور و مشکلات و وضعیت اقتصادی آنها باز هم با کمک همین عوامل نیروهای انسانی ارزان قیمت تلاش در جهت کسب و خرید گرانیت های فرآوری شده ایران (چرا که واحدهای فرآوری گرانیت در ترکیه بسیار ناچیز و محدود هستند ) و تامین سنگ مورد نیاز اولا ساختمان سازی داخلی خود که در حال رشد بسیار بالایی می باشد اقدام نموده و همچنین از صادرات آن با قیمتهای بالاتر و سود چند برابر ذینفع گردد. متاسفانه اخیرا کار را به مرحله ای رسانده که در رقابت انداختن واحدهای فرآوری گرانیت ایران اولویت بندی نیز می نماید و آنها را در نوبت نیز قرار می دهد ، این نیز از ضعف های مدیریتی بالاسری وجامع مدیران صنعت سنگ کشور می باشد .ارتقاء و رشد صنعت سنگ ایران و همچنین تبادلات جهانی ، تنها حضور در نمایشگاه های بین المللی آن هم بدون استراتژی و برنامه ریزی و آگاهی از ساختار آن کشور ، و اطلاع از چگونگی ارائه قیمت های مناسب آن بازار و مقابله با استراتژی های از پیش تعیین شده آن کشور جهت استفاده از ذخایر و منابع ایران بسیار حائز  اهمیت می باشد .