نقش مشارکت های انتفاعی در توسعه صنعت سنگ - روشان روز | مرکز اطلاعات سنگ ایران
ALT تصویر

نقش مشارکت های انتفاعی در توسعه صنعت سنگ

نقش مشارکت های انتفاعی در توسعه صنعت سنگ

عبدالحمید خسروی

امیر ناصری

مقدمه :

اگر نگاهی گذرا وتاریخی به صنعت سنگ بیاندازیم به عنوان یک بخش کاملا خصوصی  با پتانسیل های بسیار قوی روبرو می شویم. کلیدی ترین موضوع کسب وکار صنعت سنگ ، کسب وکار های خانوادگی یا شراکت های کاری است . در گذشته موفقیت ها در این صنعت در گرو مشارکت هایی خانوادگی بوده است و غالبا خانواده ها با منافع مشترک قسمتی از این پروسه ی تولید و تجارت را به دوش می کشیده اند. قاعدتا وقتی منافع خانواده در غالب این مشارکت ها در میان بوده است ، مجموعه پتانسیل بیشتری از خود به نمایش می گذاشت و موفقیت ها نسبت به توسعه یافتگی زمانی مشهود تر بودند.البته اداره ای این گونه مجموعه ها در گذشته ایراداتی داشت که بخشی از آن درصنعت ما به یادگار مانده است مثلا مدیریت بر اساس پدرسالاری و نه  شایسته سالاری ، بوده است  ویکسری از ضعف های سیستمی مانند : عدم تقسیم وظایف درست بر اساس توانایی افراد ، عدم شفافیت لازم در سیستم مالی و عدم تقسیم منافع بر اساس فعالیت های افراد و مشکلاتی از این قبیل ،  منجر به جدا شدن شرکاء از یکدیگر و انفرادی فعالیت کردن هر یک از اعضاء خانواده شده است و بدین گونه بود که این نوع مشارکت ها در خانواده از میان رفت.

اگرچه امروزه در اداره کسب و کارهای خود با شرایط پیچیده تر و ریسک بالاتری روبرو هستیم اما کماکان راه توسعه و نجات  نه تنها صنعت سنگ  ، بلکه هر صنعتی در گرو کار گروهی و مشترک می باشد زیرا بعضا در کارهای انفرادی توان و تخصص هر فرد بروی یک زمینه خاص متمرکز می باشد و همزمان نمی تواند عهده دار قسمت های مختلفی از بهره برداری تولید و بخش بازرگانی باشد.                                                                                           

به همین منظور برآن شدیم تا به نقش و تاثیری که مشارکت های انتفاعی می تواند در صنعت داشته باشد بپردازیم.     

مشارکت انتفاعی چیست ؟

مشارکت انتفاعی یا جوینت وینچر (joint venture )  در مفهوم صنعت ، سرمایه گذاری مشترک ، تلاش گروهی ، همکاری ومشارکت معنی می شود.

سرمایه گذاری مشترک یک توافق تجاری است که در آن دو یا چند نفرتوافق می کنند منابع خود اعم از دانش ، سرمایه ، تجهیزات و غیره را به منظور انجام یک کار خاص به هم پیوند بزنند.

این کار می تواند یک پروژه جدید یا هر فعالیت تجاری دیگر باشد. در مشارکت انتفاعی (jv  ) هریک از شرکت کنندگان مسئولیت سود وزیان و هزینه های مرتبط با آن را به عهده دارد.

تفاوت مشارکت اجتماعی و شراکت :

تفاوت اصلی بین مشارکت انتفاعی وشراکت دراین است که اعضای یک مشارکت انتفاعی برای یک هدف خاص یا یک پروژه با یکدیگر همکاری می کنند درحالی که درشراکت  اعضا بایکدیگر متحد شده اند تا یک کسب وکار مشترک را اداره کنند.

توجه داشته باشید در شراکت دو یا چند نفر نیروهای خود را برای انجام یک کسب و کار متحد می کنند با هم شریک هستند و این کار یک کسب و کار شراکتی است. در کشور های پیشرفته معمولا شراکت در کار های تخصصی و حرفه ای مانند پزشکی، وکالت و… صورت می گیرد. شرکا قبول می کنند به جای اینکه نام خود را در راس کسب و کار قرار دهند همه تحت یک نام واحد فعالیت کنند و برای اعتبار آن تلاش کنند.

همانند تاجری که به تنهایی کار می کند افرادی که به صورت اشتراکی کار می کنند هم مسئولیت نا محدود دارند یعنی تک تک آنها به ازای کل اتفاقاتی که در قسمت های مختلف اتفاق می افتد مسئول هستند. اما به همان اندازه حق رای ندارند و نمی توانند عقاید خود را به دیگران تحمیل کنند.

نکته ظریف تمایز بین مشارکت انتفاعی وشراکت درموارد بالا هست وبه همین منظور شاید درشرایط کنونی صنعت سنگ ایران مدل مشارکت انتفاعی ویا حلقه ای تیمی مشارکت انتفاعی جایگاه بهتری می تواند داشته باشد.

مزایای این نوع مشارکت را در ذیل آورده و در ادامه در مورد چاشنی هایی که این مشارکت را به هدف نهایی  و موفقیت می رساند ، مباحثی را مطرح خواهیم نمود:

1-دستیابی به بازارها و مشتریان جدید

2-بهبود و افزایش سرعت در مسیر معرفی کالاها و بازاریابی

3-کاهش هزینه ها

4-کاهش ریسک

5- هم افزایی فنی و افزایش دانش گروهی

6-افزایش ارتباطات و دسترسی به نیروهای کار آمد و متخصص گروه

7-کم شدن موانع تجاری و سیاسی در مشارکت های بین المللی

8-بزرگ شدن صنعتی که در آن فعال هستیم

9-اما مورد نهم که در جایی ندیدیم که ذکر شده باشد جلوگیری از رقابت ناسالم است که اینگونه رقابت ها نهایتا منافعش متوجه مشتریان خواهد بود .

به طور کلی وقتی مزایایی  ذکر شده را  بررسی  کنیم ،  در خواهیم یافت که در این مشارکت ، طبیعی است که همه اعضا و مجموعه ها به مشتریان یکدیگر دسترسی خواهند داشت و اینگونه است که بازارهای جدید و افراد جدیدی به مجموعه ما اضافه خواهند شد. امروز مشتریان شما مشتریان شرکاء تان و مشتریان شرکاء شما ،  مشتریان شما خواهند بود، اما از مزایای تبادل مشتری این است که  مشتریان شما فقط دوست دارند با شما کار کنند و مشتریان شرکای شما نیز دوست دارند با همان هایی کار کنند که هر روز با آنها در ارتباط بوده اند. و این مزیتی برای کل سیستم است که شما محصولات دیگران را در قالب محصولات خودتان به مشتریان گذشته تان عرضه می کنید و متقابلا محصولات شما برای شرکایتان همین نقش را بازی خواهد کرد.اصل مهم  در این مبحث دقیقا همین است که ײمشتریان دوست دارند با کسانی کار کنند که همیشه با آنها کار کرده اند ײو قطعا حل کمبودها و مشکلات محصولات در این تبادل راحت تر و قابل حل تر خواهد بود،این قسمت از بحث جای بسیار تأمل و صحبت بسیار دارد که در این مقوله نمی گنجد.

این مدل مشارکت در مجموعه ها باعث میشود تا رقابت ناسالم احتمالی و کاهش دادن قیمت ها در این رقابتꓹ که نهایتا به نفع مشتریان است نیز از میان برداشته شود و این منفعت را نیز به حساب معجزه اینگونه مشارکت ها می گذاریم.

طبیعی است که در این شراکت ها وقتی شما محصولی جدید را رونمایی می کنید و قصد تولید و گسترش محصولات خود را دارید ،  شرکاء شما نیز محصول شما را در بازارهایی که خود در گذشته ایجاد کرده اند وارد می کنند در نتیجه سرعت معرفی محصول شما در بازار بالاتر از گذشته خواهد بود.

در این مدل، هزینه های شما به دلیل بهره وری بالاتر کاهش خواهد یافت .به دلیل اینکه شما دقیقا روی قسمتی از کار که تبحر دارید متمرکز شده اید و فکر شما درگیریهایی را که در گذشته داشته است به دوش شرکایتان می بیند و آسوده خاطر مسیر درست را با تمرکز می پیماید.

شاهد مثال چند سطر بالا در صنعت سنگ دقیقا فعالیت معدن دار،کارخانه فراوری کننده و مسئول بخش بازرگانی و فروش می باشدکه در صورتی که شخص یا مجموعه بخواهد مسئولیت هر سه قسمت را به دوش بکشد قطع به یقین سطح بهروری پایین تر و هزینه های بالاتری را متحمل خواهد شد و طبیعتا ریسک بالاتری در تجارت خود خواهد داشت.

اضافه کنم که در این میان به دلیل تمرکز هرفرد یا مجموعه در بخش خود میزان تولید و بازدهی کار بالاتر خواهد رفت و در نتیجه هزینه های تولید کاهش و به دلیل کم شدن قیمت محصول نهایی، راندمان بخش بازرگانی نیز بالا خواهد رفت .

در آغاز چنین مشارکت هایی قطعا شرکاء مسئولیت های مختلفی را تعریف خواهند نمود و هر کدام بر اساس توان خود،  بخشی را که در آن موفق تر خواهند بود را انتخاب خواهند کرد و در این تقسیم کار ، بعضا نیروهای کارآمدتر در مجموعه های دیگر که در حوزه مربوط به شما فعالیت می کرده اند به مجموعه شما اضافه خواهند شد و شما نیز نیروهای کارآمد خود را به بخش های دیگر که مربوط به تخصص شان می باشد و در حوزه ی عملیاتی شما به دلیل  تقسیم کار و مسئولیت کارایی ندارند می فرستید و اینگونه است که مجموعه ها در این شراکت ها ، دسترسی به ײ نیروهای کارآمد و بعضا متخصص ترײ گروه را خواهند داشت  و طبیعی است که هم افزایی فنی و افزایش دانش گروهی در این میان غیر قابل انکار خواهد بود.

در تمام مواردی که مطالعه کردیم متوجه شدیم تقریبا همه معتقدند که این مشارکت های انتفاعی بیشتر می تواند متوجه کسب و کارهای کوچک باشد در صورتی که معتقدیم که اینگونه مشارکت ها علاوه بر رشد مجموعه های کوچک و کم توان در رده های بالاتر میتواند یک صنعت خاص را در یک کشور به حدی متحول کند که در دنیا جایگاهی پر قدرت پیدا کند . پس در این میان  همیشه دسترسی به پله های بالاتر با این گونه مشارکت ها در هر سطحی قابل ایجاد و دسترسی خواهد بود و هر صنعتی چه بزرگ و چه کوچک را متحول خواهد کرد.

اما نکته قابل تأمل و حائز اهمیت این است که این گونه مشارکت ها شاید جزء یکی از بهترین روش های نجات برخی از صنایع از جمله صنعت سنگ باشد و به نظر می رسد به دلیل شرایطی که در صنعت سنگ وجود دارد و از بهره برداری معدن  تا فرآوری و فروش ، مراحلی وجود دارد که خود به تنهایی می تواند مجزا از قسمت های دیگر به کار خود ادامه دهد ، مشارکت انتفاعی بسیار منطبق با این سیستم بوده و گویا این نوع مشارکت برای صنعت سنگ تعریف کرده اند اما باید به نکاتی که درادامه اشاره می کنیم توجه داشته باشیم.

برتری شراکت نسبت به کسب و کاری که مالکیت فردی دارد،  منابع است. این منابع می تواند پول، تخصص و مهارت باشد که معمولاً وقتی چند نفر با هم مشارکت می کنند مجموع منابع آنها بیشتر از یک نفر خواهد بود. البته در یک کار مشارکتی هر یک از شرکا عقیده و نظر خود را دارند . پتانسیل اختلاف همیشه وجود دارد که می تواند منجر به ضرر و زیان و از هم پاشیدن حلقه تیمی شود. بنابراین برای جلوگیری از بروز اختلاف باید تمهیداتی در نظر گرفت که در ادامه بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم.

در مشارکت هایی که اعضا روی کلیه جزئیات و قوانین توافق نمی کنند کار بسیار پر ریسکی انجام می دهند. در عمل شراکت به یک سری توافق هایی ختم می شود. توافق بین شرکا ، قانونی است که باید به صورت سند وجود داشته باشد و به صورت جزوه در اختیار همه قرار گیرد و همه آن را امضا کنند. معمولا ما درمستندسازی وثبت نحوه انجام کار ونوشتن توافقنامه های مشارکت وهمکاری ، مشکل داریم  که دلایل مختلفی هم دارد ، یکی اینکه ما معمولا عادت به انجام کارهایی داریم  که سریع و با شورو هیجان ،  شروع می شود ودرادامه به  دلیل روشن نکردن جزییات به مشکل برمی خوریم وعامل دیگر اینکه اصولا با نوشتن و مستند سازی میانه خوبی نداریم.

 شاید یکی از دلایل ضعف  کارهای مشارکتی درایران  علاوه برموضوع فرهنگی  این است که وقتی صحبت از کار مشارکتی به میان می آید همیشه به یاد اختلاف ها و مشکلاتی که بین اعضا رخ می دهد می افتیم. اما عامل این اختلافات چیست؟ و چرا در کار مشارکتی این قدر پتانسیل اختلاف بالاست؟ راه حل چیست؟ در پاسخ باید بگویم بزرگترین عامل اختلاف غیر حرفه ای بودن افرادی است که وارد یک کار مشارکتی می شوند. این افراد بخاطر عدم آگاهی قدم در راهی می گذارند که پتانسیل اختلاف بالایی دارد اما با رعایت نکاتی که در این مقاله ارائه می شود می توانید این پتاسیل اختلاف را به کمترین میزان ممکن کاهش دهید.

  • –         برای جلوگیری از بروز اختلاف بین اعضا باید یک سری وظایف ونقش ها، اختیارات و تعهدات بین اعضا از همان ابتدا مشخص شود. اگر می خواهید با فرد یا افرادی برای یک مشارکت انتفاعی وارد شراکت شوید قبل از هر کاری باید ابهامات را رفع نمائید. تعیین قوانین و مقررات دقیق و پیشگیرانه می تواند از بروز اختلافات جدی جلوگیری کند. اما این کار ساده ای نیست و احتیاج به مشورت با افرادی با تجربه در این زمینه دارد چه از لحاظ تخصصی و چه از لحاظ قوانین و مقررات باید یک مشاور داشته باشید.  باید همه چیز در یک کار مشارکتی از ابتدا مشخص و معین باشد و هر یک از شرکا در ابتدا بدانند که چقدر مسئولیت قبول کرده اند و حدود و اختیاراتشان مشخص باشد . به عبارت دیگر شفافیت وظایف و اختیارات اعضا یک اصل ضروری است.
  • ارزش های اخلاقی مشارکت را رعایت کنید!  لزوم شراکت موفق رعایت احترام متقابل بین اعضا است. فرق نمی کند که هر طرف چقدر سرمایه دارد یا چقدر از تخصص و تجربه اش به کمک مشارکت می آید و منجر به سود دهی آن می شود او باید احترام تک تک شرکا را نگه دارد و دیگران هم باید به او احترام بگدارند به عبارت بهتر شرکا باید فرهنگ شراکت را بیاموزند.
  • انتخاب اعضا مناسب  برای مشارکت مهمترین عامل است. اگر فردی را که برای شراکت انتخاب می کنید صادق نباشد، تخصص کافی در حوزه خودش نداشته باشد، فعال و پر تلاش و مسئولیت پذیر درحلقه تیمی نباشدو… آیا مشارکت شما آینده ای خواهد داشت؟ آیا می توانید به او اعتماد کنید؟ و بسیاری پرسش های از این دست می تواند به شما کمک کند تا در انتخاب شرکای خود بیشتر دقت کنید. چون یک فرد متعهد و مثبت نگر می تواند انگیزه گروهی را افزایش دهد و البته عکس این قضیه هم صدق می کند و یک فرد نا مناسب که خود کمکی نمی کند می تواند دیگران را هم نا امید و سرخورده کند.
  • انتخاب یک نفر یا یک گروه در میان اعضا مشارکت که همه به آنها اعتماد و اطمینان دارند هنگام بروز اختلاف می تواند بسیار کارآمد باشد .یکی از موفق ترین روش های شراکت در کشور ما نوع پدر و فرزندی است که در این روش اعتبار و سرمایه پدر در کنار فعالیت و ابتکار فرزندان یکی از قدرتمندترین انواع شراکت را بنیان می نهد و معمولا پدری مقتدر  که به فرزندان خود اختیار عمل بیشتری می دهد می تواند کسب و کار خود را  آنچنان قدرتمند کند که از تصور خارج است. و هنگامی که اختلافی بروز کند اقتدار پدر مانع از هم پاشیدگی آن کسب و کار خواهد شد. درنتیجه درحلقه تیمی مشارکت هم اگریکی از اعضا بتواند این نقش را ایفا کند در موفقیت مشارکت نقش بسزایی دارد.
  • یکی از عوامل اختلاف در مشارکت تخمین اشتباه است . معمولا افراد هنگامی که مشارکتی را شروع می کنند درباره سودآوری آن زیاد از حد انتظار دارند و زمانی که متوجه می شوند سرمایه و وقت خود را هدر داده اند بیشتر از گذشته به یکدیگر و اشتباهات هم ، حساس می شوند و پتانسیل اختلاف و درگیری بسیار بالا می رود بنابراین قبل از شروع مشارکت باید درباره عوامل عدم موفقیت آن تحقیق شود و همچنین باید برای زمان بروز بحران برنامه ای طرح ریزی شود .
  • تقسیم مسئولیت و وظایف ونقش ها با توجه به توانایی ها از بروز مشکلات بعدی جلوگیری می کند البته این به سیستم رهبری و مدیریت آن مشارکت مربوط است. ولی بسیار از افراد درباره توانایی های خود دچار سو تفاهم هستند مثلا همه فکر می کنند می توانند مدیر لایقی باشند و حتی بعضی افراد با همین هدف وارد یک فعالیت شراکتی می شوند ولی وقتی مشکلات و بحران ها خود را نشان می دهند ،  توانایی آنها مشخص می شود ولی دیگر دیر است. گاه نیاز است که حتی فردی لایق خارج از دایره شرکا و آشنایان آنها مدیریت آن مشارکت را به عهده بگیرد وبه عنوان نخ تسبیح اتصال حلقه های مشارکت با استقلال وبا حفظ منافع هریک از شرکا عمل نماید. به خاطر داشته باشید که شما مسئول سرمایه خود و شرکا هستید بنابراین اکنون زمان مناسبی برای  یاد گرفتن و تجربه کردن و به خطر انداختن سرمایه نیست. در این گونه موارد نباید شرم و حیا باعث شود از حق خود و دیگران کوتاه بیایید حتی می توانید این را وارد توافقنامه مشارکت خود کنید. به هر حال در یک کسب و کار شراکتی تقسیم وظایف و مسئولیت ها اجتناب ناپذیر است و هر کسی با احساس مسئولیت باید گوشه ای از کار را بگیرد و افرادی که در راس قرار می گیرند در عین حال که باید این کسب و کار را به خوبی اداره نمایند می بایست طوری عمل کنند که هیچ یک از شرکا دلسرد نشوند و حتی برای آنها ایجاد انگیزه کنند.
  • افراد معمولاً برای هدفی خاص با یکدیگر مشارکت می نمایند. این هدف ممکن است حتی مالی نباشد اما آنچه مهم است تعهد همه افراد به آن هدف است برای این منظور باید هدف برای همه شرکا تقدس لازم را داشته باشند مشارکت کردن با کسی که به موفقیت شرکت اهمیت نمی دهد کار عاقلانه ای نیست.
  • در پایان همه شرکا تعهد نامه ای را امضا می کنند و خود را ملزم می کنند به آن پایبند باشند هر چند این تعهد نامه یک ضمانت نامه نیست اما با آگاهی همه اعضا از اصول مشارکت می توان به موفقیت این فعالیت شراکتی بیشتر امید بست.

 درپایان به عوامل موفقیت همکاری با افراد وشرکت ها درمشارکت انتفاعی طرفین و اینکه این  مشارکت ها چه ویژگی هایی باید داشته باشند و چه نکاتی را باید رعایت کنند تا نتیجه مطلوب حاصل گردد را به صورت تیتر وار در زیر اشاره می کنیم .

1-مشخص کردن و تعریف درست سطح و سطوح شفافیت در مشارکت

2-طراحی مدل برد-برد برای هر یک از اعضای شرکا

3-تنیده شدن دو طرفه مشارکت در منافع

4-تلاش همه جانبه در گسترش بازارهای شرکا

5-تعهد به شراکت

6-تعریف درست و تنظیم با دقت شرایط جهت ورود شرکا به شراکت

7-فرهنگ(هزاران مدل کار در لغت ײفرهنگײ خلاصه می شود و مهم ترین نکته در کار گروهی است)